مهدی متولیان، گرافیک خوانده، اما بیشتر از طراحی کردن، نوشته است و طبیعتاً حالا نوشتن را بهتر از طراحی کردن میداند. اگر نمیدانست که طراحیهایش یک خط در میان به زبالهدان تاریخ گرافیک نمیافتاد! چند سال پیش خواست وبلاگ بزند که وبلاگی زده باشد، شک داشت. استخاره کرد، بد آمد و برجکش را زد که یعنی برو بچه دهنت بوی شیر میدهد. حالا که قاعدتاً باید چند سال از چند سال پیش بزرگتر شده باشد، یک مسئلهی دردناک وادارش کرده که این وبلاگ را راه بیندازد و دیگر نه شکی بود و نه استخارهای.
نتیجهی اخلاقی این تجربه میگوید آدم باید حد اقل مسئله داشته باشد، تا به خودش اجازه بدهد که با مردم یا حتا یک جمع کوچک مخاطب حرف بزند. و حد اکثرش هم این است که باید یک سر و گردن از مخاطبش جلوتر – بامعرفتتر - باشد در آن موضوع. خب مهدی متولیان که پرروتر بود، به همان حد اقل اکتفا کرد و اینجا در خدمت شماست.
او فقط کمی پررو است و درد دارد؛ مرد را هم که دردی اگر باشد، خوش است... وگرنه هماین هم نیست که نیست و آتش عدم علاجش کناد.